سیماسادات موسوی نیاسیماسادات موسوی نیا، تا این لحظه: 14 سال و 10 ماه و 10 روز سن داره

سیما دنیای من

سفر به سرعین و اردبیل

1393/3/19 9:38
نویسنده : رعنا
1,250 بازدید
اشتراک گذاری

سلام مهربونم

درست یک هفته بود که بابایی برای تعطیلات آخر هفته داشت برنامه میریخت.خلاصه کلی جاها رو انتخاب کرده بود و نمیتونست تصمیم بگیره که کجا بریم.خلاصه روز سه شنبه قرار بر این شد که به رسم سالهای گذشته بریم به نوجه مهر .من صبح ساعت پنج بیدار شدم و واسه صبحانه نون تازه که ما بهش میگیم چوچه پختم و وسایل رو آماده کردم.دایی و بابا جون با ماشین خودشون رفتند ما هم به اصرار تو مامان جون رو سوار ماشین خودمون کردیم و رفتیم جلفا بابایی سماور ذغالی رو راه انداخت و صبحونه رو تو جلفا صرف کردیم.بعدش حرکت کردیم به طرف نوجه مهر امسال بر عکس سالهای قبل هواش خنک بود.ما که رسیدیم اذان ظهر شروع شد نمازمون رو با جماعت خوندیم و امامزاده رو زیارت کردیم.بعدش بساط ناهار رو درست کردیم دایی و جاوید جوجه کباب ها رو درست کردند .که خیلی چسبید.بعد از ناهار به مقبره شعیب (ع)رفتیم.بعد از زیارت به دیدن حمام تاریخی کردشت رفتیم.سه تا از خانومای ده داشتند نون تازه تنوری میپختند من که عاشق نون پختنم اون هم توی تنور کمی پیششون نشستم.یک بسته نون هم گرفتیم .بعدش برگشتیم به طرف مرند.این هم عکسهای مربوط به این سفر

اینجا حیاط امامزاده شعیبه نمای پشت سرت هم باغ درختهای انار اون منطقه هست

 

 

اینجا هم رو به روی حمام تاریخی کردشت هست.کوهها پر بود از گیاه اسپند تازه.ما هم کمی چیدیم

 

 

اینجا هم حیاط حمام تاریخی کردشت هست.بالای کوهی که پشت سرته.یه دیواری ساخته شده در زمان بابک خرمدین که درست شبیه دیوار چینه با یک قلعه.

 

 

این هم داخل حمام کردشت هست وای که چه معماری داره.واقعا که ایران معمارهای خیلی چیره دستی داشته

 

این هم دوتا عکس متفرقه

اینجا توی باغمون هستی کنار گل پنیرک تقریبا هر روز بعد از ظهر با بابا جون میریم باغ و تو هم کلی بازی میکنی

 

 

عاشق بازی با خمیر هستی داشتیم با هم تو خونه مامان جون نون میپختیم

 

 

صبح روز پنجشنبه بابایی بعد صبحانه گفت که حاضر بشید بریم بانه.من اولش فکر کردم داره شوخی میکنه بعدش دیدم نه جدیه.خلاصه راه افتادیم از اینجا تا بانه شش هفت ساعتی راهه.تبریز که رسیدیم من پیشنهاد دادم که به جای بانه بریم سرعین که بابایی هم قبول کرد.مامان جون اعتراض کرد که الان سرعین هواش سرده میریم مریض میشیم.خلاصه تصمیم گرفته شد و به طرف سرعین حرکت کردیم.ناهار رو تو بستان آباد خوردیم که من استانبولی درست کرده بودم با سالاد شیرازی.غروب رسیدیم سرعین .عاشق شبهای سرعینم.بوی آش دوغ توی خیابونا پیچیده بود.اول رفتیم آش دوغ خوردیم بعدش رفتیم مغازه ها رو گشتم که بابایی چون خسته بود رفت هتل و من و مامان جون کلی خیابون گردی کردیم .بعدش اومدیم جلوی هتل بابایی هم اومد سوار کالسکه شدیم و شهر رو گشتیم که تو اولش از اسب ترسیدی و گریه کردی بعدش نمیخواستی از کالسکه پیاده شی.شام رو دونر کباب خوردیم.برخلاف تصورمون هوا بینهایت عالی بود.صبح روز بعد بابایی سنگک تازه و سرشیر و پنیر محلی گرفت و صبحانه رو تو هتل خوردیم بعد از صبحانه به آبدرمانی ایرانیان رفتیم تو کلی شنا کردی و خوش گذروندی.بعد بابایی هتل رو تحویل داد که بعدش پشیمون شده بود که ای کاش میموندیم...حرکت کردیم به طرف اردبیل.اول رفتیم توی رستوران سنتی ناهارمون رو خوردیم که آبگوشت بود البته تو کوبیده خوردی.بعدش رفتیم از مقبره شیخ صفی الدین اردبیلی دیدن کردیم.بابایی که اولین بارش بود اونجا رو میدید خیلی از دیدن آثار تارخی اونجا ذوق کرده بود.خلاصه بعدش دیگه وقت برگشتن بود.تا خود تبریز با ترافیک اومدیم.در کل سفر خوبی بود خیلی خوش گذشت.دست بابایی درد نکنه.

 

واینها هم عکسهای مربوط به سفر اردبیل و سرعین

 

این عکس رو از بالکن هتل انداختم عاشق خیابون پشت سرت هستم وای شبا چه غوغایی میشه

 

 

اولین کاری که کردیم رفتیم آش دوغ خوردیم وای چقدر چسبید البته تو اولش من من کردی ولی بعدش تا تهش خوردی

 

 

اینجا هم حیاط خانقاه شیخ صفی هست

 

 

کنار مقبره شیخ صفی و پسرش و مریدشون

این عکسها به خاطر اینکه بدون فلاش هستند کمی بی کیفیتند

 

کنار مقبره شاه اسماعیل اول بنیانگذار سلسله صفوی

 

 

داخل خانقاه که پر بود از چینی هایی که در زمان شاه عباس از طرف امپراطور چین هدیه شده بود که شاه عباس آنها را وقف خانقاه کرده بود.

 

 

فعلا به امید دیدار گلم

 

 

پسندها (3)

نظرات (2)

مامان گیسو جون
1 تیر 93 10:58
سلام عزیز دلم زیارت قبول همیشه به گردش چقدر جاهای خوبی رفتید خوش به حالتون خوشحالم خوش گذشته عکس ها عالی بود دستت درد نکنه کاش عکس از سماور زغالی هم می گذاشتی خخخخخخ اینجا هم من عاشق چایی هستم معلومه ؟ بوسسسسسسسس
مامان گیسو جون
1 تیر 93 11:44
خصوصی