سیماسادات موسوی نیاسیماسادات موسوی نیا، تا این لحظه: 14 سال و 10 ماه و 8 روز سن داره

سیما دنیای من

خدایا خودت به مریضا شفا بده

1390/1/7 9:14
نویسنده : رعنا
814 بازدید
اشتراک گذاری
سلام نازنازی مامان بلاخره اسباب کشی تموم شد.دیروز صبح بعد از صبحانه تو رو بردم خونه خاله فاطمه تا با نرگس بازی کنی من و مامان بزرگ رفتیم خونه رو تمیز کنیم ساعت ۳۰/۱۲بود که خاله فاطمه زنگ زد و گفت که سیما داره گریه می کنه .من ومامان رفتیم اونجا و تو یه عالمه شیر نوش جان کردی.خدارو شکر حال خاله فاطمه یه کم بهتر شده.ناهارو خودش پخته بود  (شوربه شیر).ما هم اونجا موندیم بعد از ناهار تو با وحید کلی بازی کردی.بعد من تو رو بر داشتم و رفتیم خونه تازمون.بعد من هر چقدر سعی کردم بخوابونمت تا من هم به کارام برسم نخوابیدی که نخوابیدی بعد مامان بزرگ و بابا بزرگ هم اومدند و خیلی کمکم کردند دستشون درد نکنه غروب بابا محمد هم از اداره اومد شام رو تو خونه جدید خوردیم برنج با نیمرو و کنسرو فسنجون بعد از شام زنگ خونه به صدا در اومد دیدم خاله  فاطمه هست خدا میدونه چقدر خوشحال شدم به زور جلو ی گریه کردنمو گرفتن آخه خاله از وقتی که ما شروع به ساختن خونه کردیم بیماری بدی گرفت و با این که همسایه دیوار به دیوارمونه ولی نتونسته بود توی خونه رو ببینه امیدوارم به زودی شفای کامل پیدا کنه
پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)