سیماسادات موسوی نیاسیماسادات موسوی نیا، تا این لحظه: 14 سال و 10 ماه و 5 روز سن داره

سیما دنیای من

روزهای شیرین با تو

1391/10/12 10:08
نویسنده : رعنا
405 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دخترک شیرینم

روزها از پی هم مثل برق و باد می گذرند.ومن شاهد رشدو بالندگی تو هستم .دوستت دارم خیلی دوستت دارم.صبح تا شب تو خونه با هم هستیم.تو همدم من هستی با من حرف میزنی وقتی یه کم دلم می گیره موهامو نوازش می کنی با لهجه شیرین کودکانت بهم می گی مامان ناحارت نشو من پیشتم.آخ که چقدر عاشق این جملات دست و پا شکستت هستم.روز به روز می گذره و بزرگتر که میشی بیشتر شبیه من میشی.بابایی میگه وقتی تو چشمهای سیما نگاه می کنم انگار تو رو میبینم.الهی من قربون اون چشای ناز و مهربونت برم.این روزها عصر که بابایی از سر کار میاد میریم مسجد و نمازمون رو تو مسجد می خونیم .تو هم کنار من میشینی و باهام دعا می کنی .همه تو مسجد دوستت دارند.وقت برگشتن کلی شکلات با خودت میاری که خانومهای تو مسجد بهت میدن.عاشق باباجون هستی وقتی ازت میپرسیم کی رو از همه بیشتر دوست داری فوری می گی باباجون .باباجون هم خیلی خیلی دوستت داره.مامان جون و دایی جون که عاشقتند.دیشب آقا حبیب و نرگس و وحید و دایی جون و بابا جون و مامان جون شام خونه ما بودند .الهی من قربون قلب تنها و شکسته نرگس برم.خیلی سخته غم بی مادری وقتی به این موضوع فکر می کنم دیونه میشم.رفتن خاله گلم هنوز باورم نشده.جاش خیلی خالیه خیلی.مصلحت خدا این بوده...

دیشب کلی با نرگس بازی کردی کلی زبون ریختی کلی هم نانای کردی و شاباش جمع کردی.الان صبح ساعت 12/10هست من از ساعت 8 بیدار شده بودم و خونه رو تمیز می کردم تو هم چشمهاتو باز کردی و منو صدا کردی گفتم سیما الان خیلی زوده بخواب گفتی نه مامان خوابم نمیاد ولی بعد از یک ربع باز هم سرت و گذاشتی رو بالش و خوابیدی.من هم بعد از چند وقت فرصت کردم برات بنویسم.دوستت دارم گلم الهی که همیشه تنت سالم و لبت خندون باشه.....

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (6)

هیراد و عمه لیلاش
12 دی 91 12:19
*سلام ، ایام بر شما خوش * من در مسابقه سوگواره محرم اتلیه سها به رای شما نیاز دارم لطفا به وبلاگم بیایید ادرس مسابقه لینک در قسمت پست ثابت میباشد قول میدم ٣٠ ثانیه بیشتر از وقت نازنینتونو نگیره منتظرکمکتون هستم دوستای خوبم راستی اگر قبلا به کوچولوی دیگه ای رای دادید میتونید دوباره برید و به هیراد جون رای بدید
رهگذر
15 دی 91 8:43
دختر نازي دارين خدا حفظش كنه
داداشی
16 دی 91 7:43
سلام. خاله که در لحظه لحظه زندگیمون جریان داره. خدا رحمتش کنه. اما نماز که گفتی، آرامش دهنده قلبهاست که دیر پیداش میکنیم. مخصوصا به جماعت اونهم تو مسجد وای چی میشه.
محمدحسین عشق جاودان
16 دی 91 12:39
سلام عزيزم .خوب هستين .من اينقدر سرم شلوغه به خاطر همين دير ميام ولي به يادتون هستم .خدا نرگس جون رو براتون حفظ کنه .سيما جونم منم دعا کن عزيزم
مامان سانای
16 دی 91 14:10
دختر مونس مادره .الهی زنده باشی سیما جون.
مامان امیرحسین
18 دی 91 16:58
عزیزم.قبول باشه خانومی شیرین زبون.خدا خاله تون رو رحمت کنه.سیما جون سلام منو به مرند برسون که خیلی دلم تنگ شده.بوس بوس