دخترم لج نکن
سلام دختر عزیزم
این روزها خیلی لجباز شدی اصلا به حرفهای من گوش نمی کنی.چند روزه که می خوام از پوشک بگیرمت. ولی تو اصلا به هیچ وجه حاضر نیستی که به من بگی ببرمت دستشویی.انگار که با من لج می کنی.به همین خاطر خودم مجبور می شم هر ده دقیقه یک ربع ببرمت دستشویی.تو هم بیشتر اوقات گریه می کنی و می گی جیش ندارم.امروز هم بردمت دستشویی و گفتی جیش ندارم ولی ٥ دقیقه نگذشته بود که لباست رو خیس کردی.وای دیونم کردی دختر پس کی می خوای خودت دستشوییی بری.امروز عصر خیلی اعصابم رو خورد کردی.آخه فرش خونه مامان جون رو هم کثیف کردی.حوصله ام سر رفت و باز هم بهت پوشک بستم.امیدوارم به زودی این مرحله رو هم با موفقیت طی بکنیم.دست بابایی درد نکنه وقتی دید حوصله ام سر رفته ما رو برد بیرون و من برات یک شورت خوشگل خریم. و بعد با هم رفتیم آبمیوه و بستنی نوش جان کردیم.یک ساعتی میشه که اومدیم خونمون تو و بابایی باه نشستید و حرف میزنید.سریاله مورد علاقه من شروع شده تو هم با دقت داری نگاه می کنی.خوب دیگه عزیز دلم امیدوارم در روزهای اینده دختره خوبی بشی و دیگه منو اذیت نکنی.دوووووووووووووووووووستت دارم عزیز دلم