سیماسادات موسوی نیاسیماسادات موسوی نیا، تا این لحظه: 14 سال و 10 ماه و 17 روز سن داره

سیما دنیای من

سیما و عشق نقاشی

1390/7/12 19:31
نویسنده : رعنا
984 بازدید
اشتراک گذاری

سلام عزیز دلم

سیمای عزیزم امروز یه کم دختر بدی شده بودی یعنی چند وقته که خیلی بهونه گیر شدی این روزا خیلی عاشق نقاشی کردن شدی و هی به ما اصرار می کنی که برات عروس بکشیم ما هم هر طوری که بلدیم واست عروس می کشیم و لی تو هیچ کدوم از عروسهایی که ما می کشیم رو نمی پسندی و بعدش شروع می کنی به گریه کردن اون هم چه گریه کردنی سیل اشک از چشات روانه می شه امروز هم یکی از همون روزا بود صبح که خونه مامان جون بودیم روی این عروس کشیدن انقدر گریه کردی که من کم مونده بود دیونه بشم وای دختر از دست تو به خاطر چه چیزی اشک می ریزی ؟!

به خاطر همین امروز یه کم بد حوصله هستم و یه کم سرم درد می کنه حالا هم با بابا جون رفتی مغازه و من تو خونه تنها هستم قراره مامان جون اینا شام بیان خونمون الان داشتم کمد لباست و تمیز می کردم و لباسهایی که دیگه تنت نمیشه رو جدا می کردم الهی من قربونت برم که روز به روز بزرگتر میشی بیشتر لباسهای کوچیکت رو نگه می دارم تا وقتی انشاللا بزرگ شدی بهت نشون بدم اره عزیزم روزها تند تند می گذره از خدای مهربون اینو می خوام که روزهایی که می گذره همگی خاطرات خوش برای آیندمون باشند

راستی عزیزم یکشنبه هفته آینده که روز مولود امام رضا هم هست جلسه ختم قران تو خونمون خواهیم داشت . واسه همین خیلی استرس دارم به خاطر اینکه خونمون کوچیکه و می ترسم مهمونهام موذب بشند . امیدوارم که به خوبی برگذار بشه.

خوب دیگه الان برم تدارک شام رو ببینم  فعلا به امید دیدار....

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (3)

مامان زینب
13 مهر 90 11:13
خوب رعنا جون اینجوری نمیشه ما نه میتونیم به تو حق بدیم ن به سیما جون باید یه عکس از عروسایی که کشیدی رو میذاشتی تا قضاوت عادلانه باشه
مامان آنیسا
15 مهر 90 3:13
بی فروغ روی یاران زندگی تابنده نیست دولت بی دوست در جهان پابنده نیست همیشه وهرجا به یادتون هستیییییییییییییییییییم: سالگرد عقدتون مبااااااااااااااااااارک
مامان پرهام
15 مهر 90 12:53
خب مامان تمرین کن یه عروس خوشگل بکش تا نه خودت سردرد بگیری نه دخترت ناراحت بشه! نگران مهمونی ات هم نباش