سیماسادات موسوی نیاسیماسادات موسوی نیا، تا این لحظه: 14 سال و 10 ماه و 8 روز سن داره

سیما دنیای من

آشنایی با مراحل لقاح تا رشد جنین انسان

سلام برایم همیشه چگونگی به وجود آمدن این معجزه بزرگ جالب بوده و هست با خواندن این مطالب یک بار دیگربر بزرگی و خلاقیت خداوند پی می برم.....      تمام موجودات زنده تولید مثل می کنند. در انسان تولید مثل به وسیله دو نوع سلول انجام می پذیرد. اسپرم ها که به وسیله بیضه های مرد ساخته می شوند و تخمک ها که به وسیله تخمدان های زن تولید می شوند. هر یک از این سلول ها نیمی از مجموعه DNA (ماده ژنتیک) را در خود دارند. آنها از طریق مقاربت جنسی، کنار هم قرار می گیرند؛ اگر یک اسپرم وارد یک تخمک شود و آن را بارور کند، DNA مرد و زن ترکیب شده، سلول های جدیدی حاصل می شوند. بارداری زمانی رخ می دهد که این سلول ها خود را در رحم جای می...
12 ارديبهشت 1390

شیرین ترین دختر دنیا

سلام بر شیرین ترین دختر دنیا عزیزم وای که چقدر دوست دارم قربون اون اداها و شیرین کاریات بشم من روز جمعه بابایی رفت سر کار ما هم رفتیم خونه مامان جون مامان جون واسه ناهار دلمه برگ گذاشته بود خیلی چسبید دستش درد نکنه بعد نشستیم و به مراسم ازدواج نوه ملکه انگلیس نگاه کردیم پرنس ویلیام و پرنسس کاترین بعدش حاضر شدیم و با باباجون و مامان جون رفتیم جلفا یه عالمه گشتیم و خرید کردیم شب ساعت 9 رسیدیم بابایی هم اومده بود شام و خونه مامان جون اینا خوردیم سر شام سریال مختار نامه رو نگاه میکردیم تو هم داشتی با دقت نگاه میکردی و ساکت بودی تا این که رسید به صحنه ای که دو تا مرد داشتند باهم جنگ میکردند که....بغضت ترکید و شروع کردی به...
11 ارديبهشت 1390

درددل با دخترم

سلام عزیزترینم چند روزیه که حال خوبی ندارم از همه این آدمای دورو که کنارم هستند و همیشه ادعای با محبت بودن و دوستی و دارند خسته شدم آخ که چقدر دلم گرفته عزیزم چه خوبه که تو کنارم هستی چه خوبه که تو رو دارم اگه نباشی میمیرم به خدا دیگه زنده نمیمونم پس همیشه سالم و پاینده باش همیشه کنارم باش دوست دارم عزیزم خیلی دوست دارم ببخش که ناراحتت کردم فقط خواستم باهات درددل کنم الهی من قربونت برم الان نشستی کنار باباییو داری نقاشی می کشی چقدر هم هیجان داری شیرینترینم باز هم میگم دوست داررررررررررررم. ...
8 ارديبهشت 1390

داستان بلبل

به نام خدا   در باغ بزرگی پرندگان  زیادی زندگی می کردند و آواز می خواندند.در فصل بهار وقتی درختان  پر از شکوفه های رنگارنگ می شدند، پرنده ها  با شادی به  پرواز در می آمدند و روی شاخه های درختان می نشستند و زیباتر از همیشه، آواز می خواندند.     در این باغ بلبلی بود که صدایش از صدای تمام پرنده ها زیباتر بود. وقتی آواز می خواند، همه ساکت می شدند تا صدای او را بشنوند.تمام حیوانات و آدم هایی که در باغ بودند،بلبل و صدایش را دوست داشتند.بلبل که می دانست خوش آوازترین پرنده ی این  باغ است، مغرور شده بود. او به کسانی که با اشتیاق به  صدایش گوش می دادند بی اعتنایی می کرد و حاضر نبود با هیچ کدام...
7 ارديبهشت 1390

یک شب به یاد ماندنی

سلام خوشگلم دیشب بابایی قول داده بود ما رو ببره به رستوران شیک خلاصه غرووب بابایی اومد با یه کادوی سورپریز که یه ست کامل اتو مو با مخلفات دیگه برای فرکردن و......بود  خلاصه خیلی خوشحالم کرد بعدش من زودی تو رو بردمت حموم بعدش اماده شدیم وپیش به سوی رستوران خیلی خوش گذشت شما هم یه عالمه غذا میل کردین بعدش قرار شد تا خونه پیاده بریم تا اون همه غذا رو هضم کنیم تو راه یه اسباب بازی فروشی دیدیم خلاصه از اونجا هم واست یه خرگوش کوچولو  خریدیم بلاخره رسیدیم خونه. عمه لعیا اینا گفته بودن میان خونه ما ولی دیر کرده بودند بابایی زنگ زد و گفتند موندند خونه مامان مامان جون من هم یه کم خوشحال شدم آخه سریال داشت و اونا هم اهل اون کانالها نیستند خلا...
2 ارديبهشت 1390

آشنایی با سیمای من

سیمای من ۸تیر ۱۳۸۸ ساعت ۳۰/۱۲ در بیمارستان رازی مرند تحت نظر خانم دکتر افکاری به دنیا امد.موقع تولد ۳کیلو و۴۵۰گرم وزن داشت وقدش هم ۴۹سانتیمتر بود .۷ماهگی اولین دندونهاشو در آورد ۱۲ماهگی شروع کرد به۴دستو پا رفتن ودر ۱۸ ماهگی شروع کرد به راه رفتن.والان که یک ونیم ساله است به خوبی میتونه کلمات مامان بابا دایی آب نرگس آلما(سیب)گددی(رفت)و۰۰۰۰را ادا کنه و خیلی باهوش و پر تحرکه
29 فروردين 1390